آبی است که جنگ عبیده بن حارث فرستادۀ پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله بدانجا روی داد. و آن در فرودسوی ثنیهالمره واقع است. (معجم البلدان). و رجوع بامتاع الاسماع مقریزی جزء اول ص 52 شود، خشم، درد دل که از اندوه و تشنگی پیدا شود، ناله
آبی است که جنگ عبیده بن حارث فرستادۀ پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله بدانجا روی داد. و آن در فرودسوی ثنیهالمره واقع است. (معجم البلدان). و رجوع بامتاع الاسماع مقریزی جزء اول ص 52 شود، خشم، درد دل که از اندوه و تشنگی پیدا شود، ناله
آب زندگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، آب حیوان، چشمۀ نوش، چشمۀ خضر، چشمۀ زندگی، آب حیات، چشمۀ حیات، شربت حیوان، آب خضر، نوشاب، جان فزا، ماالحیاة، عین الحیات، آب بقا، چشمۀ حیوان، جان افزا
آبِ زِندِگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، آبِ حِیوان، چِشمِۀ نوش، چِشمِۀ خِضر، چِشمِۀ زِندِگی، آبِ حَیات، چِشمِۀ حَیات، شَربَتِ حَیَوان، آبِ خِضر، نوشاب، جان فَزا، ماالحَیاة، عِینُ الحَیات، آبِ بَقا، چِشمِۀ حِیوان، جان اَفزا
آب زندگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، ماالحیاة، چشمۀ حیوان، چشمۀ زندگی، چشمۀ الیاس، آب حیوان، چشمۀ نوش، آب خضر، چشمۀ خضر، نوشاب، عین الحیات، شربت حیوان، آب بقا، جان افزا، آب حیات، جان فزا برای مثال لب های تو خضر اگر بدیدی / گفتی لب چشمۀ حیات است (سعدی۲ - ۳۳۴)
آبِ زِندِگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، ماالحَیاة، چِشمِۀ حِیوان، چِشمِۀ زِندِگی، چِشمِۀ اِلیاس، آبِ حِیوان، چِشمِۀ نوش، آبِ خِضر، چِشمِۀ خِضر، نوشاب، عِینُ الحَیات، شَربَتِ حَیَوان، آبِ بَقا، جان اَفزا، آبِ حَیات، جان فَزا برای مِثال لب های تو خضر اگر بدیدی / گفتی لب چشمۀ حیات است (سعدی۲ - ۳۳۴)
کنایه از چشمۀ خضر و چشمۀ حیوان. کنایه از چشمۀ آب زندگانی. کنایه از چشمۀ آب حیات: لبت چون چشمۀ الیاس و من اسکندر تشنه نصیب من مکن زآن چشمۀ الیاس یأس ای جان. سوزنی
کنایه از چشمۀ خضر و چشمۀ حیوان. کنایه از چشمۀ آب زندگانی. کنایه از چشمۀ آب حیات: لبت چون چشمۀ الیاس و من اسکندر تشنه نصیب من مکن زآن چشمۀ الیاس یأس ای جان. سوزنی
ده کوچکی است از دهستان نجف آبادشهرستان بیجار که در 15 هزارگزی شمال خاوری نجف آبادو 2 هزارگزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج واقع شده و 36 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان نجف آبادشهرستان بیجار که در 15 هزارگزی شمال خاوری نجف آبادو 2 هزارگزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج واقع شده و 36 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
کنایه از آب زندگی. چشمۀ آب حیات. چشمۀ آب زندگی. چشمۀ حیوان. چشمۀ خضر. چشمۀ زندگی: ای خاک بر سر فلک آخر چرا نگفت کاین چشمۀ حیات مسازید جای خاک. خاقانی. مصطفی چشمۀ حیات و مرا خضر چشمه به آب دیده ستند. خاقانی. لبهای تو خضر اگر بدیدی گفتی لب چشمۀ حیاتست. سعدی. نقل است که ذوالقرنین در اوقات سیر بلاد و امصار حدیث چشمۀ حیات استماع کرد و بجانب چشمۀ حیات و ظلمات نهضت فرمود. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 1 ص 16). رجوع به چشمۀ حیوان و چشمۀ زندگی شود
کنایه از آب زندگی. چشمۀ آب حیات. چشمۀ آب زندگی. چشمۀ حیوان. چشمۀ خضر. چشمۀ زندگی: ای خاک بر سر فلک آخر چرا نگفت کاین چشمۀ حیات مسازید جای خاک. خاقانی. مصطفی چشمۀ حیات و مرا خضر چشمه به آب دیده ستند. خاقانی. لبهای تو خضر اگر بدیدی گفتی لب چشمۀ حیاتست. سعدی. نقل است که ذوالقرنین در اوقات سیر بلاد و امصار حدیث چشمۀ حیات استماع کرد و بجانب چشمۀ حیات و ظلمات نهضت فرمود. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 1 ص 16). رجوع به چشمۀ حیوان و چشمۀ زندگی شود